قزاق ها موسیقی را دوست دارند و خوب می خوانند و می رقصند. دو ضرب المثل معروف قزاقستانی وجود دارد: "آوازها و اسب ها دو بال قوم قزاق هستند" و "صدای آهنگ ها شما را از گهواره تا گور همراهی می کند." "Dombra" ساز مورد علاقه آنهاست (به پایین مراجعه کنید). هر تابستان، جشنواره بازی و آواز آکن در یک مرتع استپی باز برگزار می شود. این شامل شعر و هنر و همچنین موسیقی و رقص است.
برخی از آلات موسیقی محلی قزاق ها به سازهای زهی، پوستی و تنفسی تقسیم می شوند.
موسیقی و رقص قزاقستان دارای ویژگی های منحصر به فرد بسیاری است، اما شباهت های زیادی با موسیقی و رقص مغولستان و آسیای مرکزی دارد. برای قزاق ها، تابستان به طور سنتی بهترین زمان برای تفریح بوده است. آنها اغلب در شب های تابستان در مراتع آواز می خوانند و می رقصند. موسیقی و رقص آنها نه تنها در میان قزاق ها، بلکه در میان چینی ها و سایر اقوام نیز محبوب است.
موسیقی قزاقستان به طور جدایی ناپذیری با سنت های داستان سرایی و شعر بداهه آن پیوند دارد (به ادبیات مراجعه کنید). ترانه ها و اشعار به طور سنتی به صورت منظوم با همراهی dombra خوانده می شد. کورمانگزی نوازنده قرن نوزدهم مشهورترین آهنگساز قزاقستان است. موسیقی کلاسیک غربی در قرن بیستم ریشه دوانید. اولین اجرای موسیقی در سال 19 انجام شد و در سال 20 فیلارمونیک دولتی قزاقستان افتتاح شد. در سال 1934، تئاتر دولتی آکادمیک اپرا و باله به نام آبایی تأسیس شد. قزاق دیگری که در موسیقی غربی نامی برای خود دست و پا کرده اند عبارتند از آلن بوریبایف رهبر ارکستر و ایمن موسادجوجاوا، نوازنده ویولن.
به گفته دولت قزاقستان: «در مرحله کنونی توسعه در قزاقستان، ساختار شاخه ای از فرهنگ موسیقی شکل گرفته است. در اینجا همه می توانند چیزی را که دوست دارند پیدا کنند. همراه با اجرا و آهنگسازی خلاقیت در سبک های اروپایی، فرم های سنتی ساخت موسیقی، و همچنین موسیقی انبوه راک و پاپ، و جاز همچنان در کشور توسعه می یابد. موسیقی مذهبی و فولکلور شامل سنت های فولکلور و شفاهی مردمان ساکن در قزاقستان - اویغورها، کره ای ها، آلمانی ها، دونگان ها، روس ها، تاتارها است. از جمله گروه های شناخته شده می توان به ارکستر سمفونیک دولتی و سازهای محلی قزاق اشاره کرد. کورمانگزی، گروه کر، گروه رقص محلی، کوارتت دولتی، گروههای پاپ، گروههای برنج و جاز. قزاقستان همچنین زادگاه بسیاری از نوازندگان برجسته موسیقی کلاسیک جهان است: E. Serkebaev، B. Tulegenova، G. Yesimova، A. Dnishev، G. Kadyrbekov، Zh Aubakirov، A Musakhodzhaev و مهد ستارگان قزاق دیاسپورای موسیقی در خارج از کشور - M. Bisengalieva، E .
«مدارس و مؤسسات موسیقی عبارتند از K. Baiseitov و A. Zhubanov، کنسرواتوار دولتی آلماتی، کورمانگازی، آکادمی ملی موسیقی در آستانه، تئاتر دولتی اپرا و باله. فیلارمونیک دولتی قزاقستان به نام آبای، کنسرت قزاقستانی ژامبولا، موسسه ادبیات و هنر به نام. M. Auezov و سایر مؤسسات موسیقی، آموزشی، علمی و فرهنگی. همه ساله، قزاقستانی ها جوانان با استعداد را در جشنواره های "روزهای موسیقی جدید"، "ژیگر"، "آلتین آلما"، مسابقه بین المللی "صدای آسیا" و نوازندگان فولک در جشنواره بین المللی موسیقی سنتی گرد هم می آورند.
آلات موسیقی قزاقستان
آلات موسیقی محلی قزاقستان را برخی به سازهای زهی، پوستی و تنفسی طبقه بندی می کنند. این سازها عبارتند از "کوبیز" (ویولن دو سیم ابتدایی، که برخی می گویند اولین ساز درختی جهان بود)، "زهتیگن" (یک ساز 7 سیم با جعبه تشدید مستطیل شکل)، "سیبیزگی" (و سازهایی از این قبیل. مانند تابه ای که از دو نی یا فلوت چوبی به هم گره خورده است، دبیل، داویل پز (طبل دستی) و ساز شبیه چنگ.
A.A. ژوبانوا از دانشگاه ملی الفارابی قزاقستان می نویسد: «غنی ترین از نظر معنای پالت صدا، کوبیز است، یک ساز دو سیم که از کوبیدن یک درخت محکم ساخته می شود. بالای عرشه کوبیز با پوست شتر پوشانده شده بود و دسته ای از موی اسب به صورت ریسمان کشیده شده بود. با دست راست و با استفاده از کمان، شبیه به یک سیم کمان نواخته می شد. از آنجایی که دست چپ سیم را به صفحه صدا فشار نمی دهد، بلکه فقط آن را لمس می کند، ساز صدایی اصلی شبیه صدای انسان تولید می کند. گسترش کوبیز به دلیل پیچیدگی ساخت آن و برخی مشکلات در نواختن آن محدود بود، اما صدای خاص آن اغلب توسط جادوگران عامیانه "باکسی" هنگام اجرای جلسات معنوی استفاده می شد.
قزاق ها همچنین سازهای بادی چوبی را خلق کردند. به عنوان مثال sybyzgy که دارای 6 سوراخ در یک طرف و یک - اکتاو - در طرف مقابل است. هنگام دمیدن هوا، نوازنده با صدای خود صدای ملایمی تولید می کند، بنابراین زمزمه آرامی شنیده می شود. شنکوبیز نعل اسبی که در وسط آن یک نعل اسبی فلزی وجود دارد، وقتی انگشتان را لمس می کند زنگ می زند. زیر و بمی صدای آن با حرکت لب ها - مفصل تنظیم می شود. /
دمبرا
"دومبرا" (دوتار یا دانگبولا) ساز مورد علاقه قزاقستان است. این عود دو سیم با ضربات است که در موسیقی ازبکی و قزاقستانی استفاده می شود. گفته می شود که چنگیز خان را به گریه می اندازد، با جعبه صدای بیضی، مستطیلی یا گیتار همراه است. دمبرا در اشکال مختلف وجود دارد. بیشتر آنها از یک تکه کاج یا توس حک شده و به دقت حک شده و به زیبایی منبت کاری شده اند. جعبه های صوتی دمبرا در دو نوع هستند: یکی مثلثی شکل است و به نام شاعر امروزی ابایی «آبایی دمبرا» نامیده می شود. نوع دیگر بیضوی است و در میان مردم قزاق به نام جیانگ بوئر دونبولا نامیده می شود دارای سه رشته در قدیم رشته ها را از روده گوسفند می ساختند. امروزه بیشتر آنها از سیم پوست گوسفند پیچیده شده در نایلون و مواد مسی ساخته می شوند. ~
صدای دمبرا بلند نیست، اما صدای تند برازنده است. اکثر مردم آن را با دست چپ خود برای فشار دادن سیم ها و دست راست خود برای چیدن سیم ها می نوازند. می توان از آن برای نواختن و آواز خواندن به تنهایی یا با دیگران و همچنین برای تک نوازی یا گروه ساز استفاده کرد. علاوه بر این، سبک وزن و حمل آسان است. مناسب برای زندگی عشایری در استپ. ~
A.A. ژوبانوا از دانشگاه ملی الفارابی قزاقستان نوشت: «آزادتر و گستردهتر از دیگر سازهای استپی قزاق، صدای نقرهای دمبرا همراه بیتفاوت عشایر است... سیمهای آن حکمت موسیقی قرنها را در خود ذخیره میکند، برای آن استپی بینام. آهنگسازانی که نتها را نمیشناختند آثار موسیقایی جاودانی خلق کردند که تجسم در آنها زندگی زنده مردمانشان است.
dombra kui قزاقستان توسط یونسکو به رسمیت شناخته شده است
در سال 2014، هنر سنتی قزاقستان dombra kuy در فهرست میراث ناملموس یونسکو قرار گرفت. به گفته یونسکو: هنر dombrakui به یک آهنگ انفرادی کوتاه اطلاق می شود که بر روی یک ساز سنتی گلابی شکل، گردن دراز، دو سیم و چیده شده به نام dombra اجرا می شود. هدف موسیقی این است که مردم را از طریق آثار کلاسیک و بداهه به ریشهها و سنتهای تاریخی خود متصل کند که مخاطبان را در سطح معنوی و عاطفی درگیر کند. مشارکت عمومی در اجرا به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای ارتباط اجتماعی بین مردم عمل می کند و به انتقال دانش و مهارت های مربوط به فرهنگ قزاق کمک می کند.
«موسیقی معمولاً با داستان ها و افسانه هایی که گفته می شود همراه است. این به طور سنتی در رویدادهای اجتماعی، تعطیلات و جشن ها، در میان انواع غذاهای غنی و سرگرمی های موسیقی اجرا می شود. این به عنوان یک تجربه اجتماعی و فرهنگی حیاتی عمل می کند و هویت افراد را تقویت می کند و همبستگی و تفاهم را در جامعه ترویج می کند. نوازندگان مشتاق و با استعداد از لحظه ای که کودک به فلسفه و فضیلت موسیقی سنتی و اجرا علاقه نشان می دهد نزد استادان شاگرد می شوند. سپس نوازندگان آماتور با سایر نوازندگان با تجربه و با استعداد منطقه خود کارآموزی می کنند تا مهارت ها و کارنامه خود را بهبود بخشند. ~
بر اساس گزارش یونسکو، هنر سنتی قزاقستان dombra kuy در فهرست میراث ناملموس یونسکو گنجانده شده است زیرا: 1) به طور سنتی از استاد به دانش آموز از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود، اجرای dombra kuy یک سرگرمی مهم در طول اجتماعات خانوادگی و اجتماعی است. و نقش مهمی در تقویت وحدت اجتماعی قزاقستانی ها ایفا می کند و در عین حال حس هویت و تعلق را برای آنها ایجاد می کند. 2) گنجاندن یک عنصر در فهرست نمایندگان می تواند به افزایش دیده شدن آن در سطوح ملی و بین المللی کمک کند و در عین حال ادغام و گفتگوی بین فرهنگی را تشویق کند، همبستگی و احترام به تنوع فرهنگی را ترویج کند و خلاقیت را برجسته کند. ~
آکنز قزاق
قزاق ها و قرقیزها سنت دیرینه ای در خواندن غیررسمی فولکلور و آوازهای روایی بداهه که توسط باردها اجرا می شود دارند. باردهای قرقیزی به طور سنتی با ساز چوب زردآلو سه سیم به نام کوموز می نواختند. قزاق ها نیز سنت مشابهی دارند، فقط از ساز دو سیم استفاده می کنند.
به خوانندگان "حرفه ای" آکن می گویند. "آکن" به طور سنتی شبیه به نوازندگان بود: هنرمندان عامیانه که شعر، حماسه و اسطوره می خواندند، ساز می نواختند و آواز می خواندند. آنها نگهبانان، توزیع کنندگان و خالقان هنر عامیانه در نظر گرفته می شوند. یک ضربالمثل قزاقستانی میگوید: «آکن نمیتواند هزار سال عمر کند، اما آهنگهای او میتوانند در هزار سال پخش شوند». انتظار می رود آکن دانش فراوان، اشتیاق فراوان، تخیل زنده و توانایی آواز خواندن به سبکی خاص و غیرمعمول داشته باشد که به مسائل معاصر و شخصیت تماشاگران تماشاگر او می پردازد. آهنگ های آنها روشن و زنده است. برخی از آکنی ها شعرهای بلند روایی، ترانه های کوتاه عامیانه و ترانه های روایی می نویسند. بهترین آکن ها سبک خاص خود را جعل می کنند و آهنگ های بداهه را با صدای بلند و واضح آواز می خوانند، با خردی بی نظیر، همراه با دمبرا. شنوندگان فکر می کنند جریان رودخانه و تاختن اسب ها را می شنوند و زندگی استپی را تجربه می کنند. ریتم بسیاری از آهنگ ها برای دنبال کردن حرکات اسب های آنها طراحی شده است.
اصطلاح "aken" (akyn) به اجراکنندهای اشاره دارد که شعر را بداهه میخواند - کاملاً شبیه به "minstrel" در اروپای قدیم. آکن ها به عنوان حاملان شفاهی تاریخ، اسطوره ها و فلسفه کوچ نشینان پیش از سواد آسیای مرکزی آغاز شدند.
در میان آکنهها، برخی از مردم به ویژه در آوازهای بداهه ضد صدا (خواندن متناوب توسط دو گروه کر یا خواننده) مهارت دارند. به عنوان یک قاعده، پایان نامه های آکنا متخصصانی هستند که به فعالیت های دیگر خوانندگی نمی پردازند و آهنگ های محلی طولانی نمی خوانند. آواز ضد صدا آکنا بر دو نوع است: 1) خودانگیخته و 2) سازمان یافته. فرم خود به خودی تا حدی با توانایی آکن ها در دوستی با آهنگ هایشان سنجیده می شود. برای بهبود مهارتهای خود، آکنز اغلب سفرهای طولانی و دشوار را انجام میدهد تا به آکنهای معتبر نزدیک شوند تا تکنیکها را بیاموزند. به صورت سازماندهی شده، شعارهای ضد صدا آکنا در مراسم تشییع جنازه، عروسی ها و تعطیلات اجرا می شود. در چنین مواقعی، آکن ها نماینده قبیله یا قبیله خود هستند. موفقیت ها یا شکست های آنها نه تنها بر شهرت آنها تأثیر می گذارد، بلکه با شرافت قبیله و قبیله آنها ارتباط تنگاتنگی دارد.
شر، مانند کتابسازها، مانند صرافیهای ارز دیجیتال، مانند مواد مخدر، مانند پول سریع. البته همه اینها شر است و ...